چاپ شده در روزنامه همشهری زیبا شهر سه شنبه 8 اردیبهشت 1384 شماره 3684
در دهه 1990به دنبال نظریه هایی که در زمینه جهانی شدن مطرح شد ، الکترونیک به گونه ای پررنگتر در عرصه معماری جلوه نمایی کرد و صحنه زندگی را تسخیر کرد . در این حال عصر اطلاعات با پدیده های مختص به خودش پا به عرصه وجود گذاشته است .غیر مادیگرایی، بی واسطگی و چند رسانه ای بودن و جهانی شدن ملزوم یکدیگر شده اند .
حقانیت فضا روی پرده های مجازی انعکاس یافته است. در عصر جدید ، تصاویر روی پرده فضا به نمایش در می آیند تصویر مجاری ، افسار گسیخته بر پهنه فضای معماری نقش می بندد که عاری از هر گونه اصول آموزش هستند . هیچ اثری از ترکیب بندی و سازماندهی فضایی و تعاریف بر طبق اصول صوری و هندسی در خود ندارند . زبان تصویر ، طیف تازه ای از بیان معماری را با خود به همراه دارد . در واقع مرز بین حقیقت و مجاز در هم آمیخته شده است . هم آمیزی مرزهای هویتی فضایی و واسازی تصاویر، ساختارهای عقلانی و تاریخی یک محیط معمارانه را در شکسته است . بر خلاف گذشته ، ریتم و تکرار بازشوها و المان ها و عناصر معماری بر پهنه احجام ، چشم مخاطب را به حرکت در نمی آورد ، بلکه تصاویر مجازی بیننده را در حرکت های مبهم غرق می کند . دیوار همچون فیلتری است که اطلاعات را منعکس می کند . نما همچون پرده ای است که تصاویر روی آن به نمایش گذاشته می شود و احجام ساده ، ابزاری برای پراکندن اطلاعات می شوند.
یکی دیگر از ابداعات عصر اطلاعات ،ترکیب واکنش ها و تعاملات و عملکردهاست. کارکردهای گوناگون کنار هم قرار می گیرند و با هم می آمیزند . ارایه داده ها و اطلاعات الکترونیک بر دیوار ، کف و سقف فضای داخلی ساختمان ،مرز بین ابعاد فضا را در هم می شکند . محدوده دیوار و کف و سقف به گونه دیگری تعریف و متمایز می شود . وحدت فضایی در هارمونی ابعاد تعریف نمی شود جزء جزء ابعاد فضا ، به شیوه ای یکسان در بازنمایی تصویر شرکت می کنند . و تضاد تصویری ، خلق مفاهیم را به عهده بیننده وا می گذارد . یکی دیگر از دگرگونی های فضایی ، ارتباط بین محیط درون و بیرون یک ساختمان است که با شفاف تر شدن مرز بین این دو ، تاثیر گذاری صوری ساختمان نیز تغییر کرده است . نماهای شیشه ای ، وسیله ای برای ارایه تصویری از فضای داخل ، در محیط بیرون می شود و در ضمن از داخل نیز می توان پرده ای از طبیعت و فضای خارج را پیش رو داشت ، یعنی داخل و خارج به صورت یکسان ساختار ایده اطلاع رسانی را در بر می گیرند . با توسعه سیستم های هوشمند و عرضه فن آوری های دوام پذیر ، تصویر ذهنی اجزای ساختمان نیز در هم می شکند و زنده بودن ساختمان را می توان در سلول های خورشیدی دید که روی دیوارها و سقف کاذب نصب می شوند . کف و دیواره های ساختمان علاوه بر انعکاس تغییرات تصاویر متحرک می توانند همچون پوسته های لغزان حرکت کنند . با حرکت فرم های معمارانه ، بیننده با گونه های جدیدی از نحوه اندیشیدن مواجه می شود ، چرا که فضا ویژگی اقلیدسی خود را از دست می دهد . اما به نظر می رسد که برخی از این ویژگی ها ، می توانند گمراه کننده نیز باشد و آیا بهتر نیست که فضا با ظرفیت نامحدود اطلاع رسانی اش ، مدیریت شود به طوری که محتوا و کالبد همپا و متعادل مطرح شوند و تصاویر مجازی حقیقت معمارانه را در خود تسخیر نکند . هویت فضا باید منعکس کننده اندیشه فرد باشد و نه مکانی برای سیلان اطلاعات . آیا معماری می تواند موسیقی موزون فضا ، برای هویت های 40 تکه در عصر جدید باشد .؟